behtosh.com

وبلاگ شخصی (غیر کاری) بهتاش داورپناه

  • چرا اینطوری می‌گوییم «دریل»؟

    چرا اینطوری می‌گوییم «دریل»؟

    چرا کلمه‌ی «دریل» را در فارسی اینطوری تلفظ می‌کنیم؟ تا جایی که می‌دانم در انگلیسی به این ابزار «Drill» می‌گویند. یعنی «ی» را شبیه «گوریل» تلفظ می‌کنند. ولی ما با «یِ کشیده» تلفظش می‌کنیم؛ چیزی مثل Dereyl. شبیه «ی» در کلمه‌ی «میمون».

    تصور کنید روز اول کسی به قصد خواندن با «i» (مثل گوریل) اسم این ابزار را با حروف فارسی نوشته بوده، بعد به اشتباه با «y» (مثل میمون) خوانده شده و همینطوری مانده و عادت کرده‌ایم. دلم نمی‌خواهد فکر کنم این قصه حقیقت ماجراست. امیدوارم راستش این باشد که در یک زبان دیگر اینطوری تلفظ می‌شده و ما هم از آنها یادگرفته‌ایم. در جهت این امید، یک جستجو در زبان فرانسه و آلمانی کردم و به جایی نرسیدم. لطفاً اگر شما می‌دانید چطور اینطوری شده، به من هم بگویید.


    بهتاش داورپناه | غرب تهران | شهریور ۱۴۰۳

    تاریخ انتشار:

    |

    دسته: ,

    |

    No comments on چرا اینطوری می‌گوییم «دریل»؟
  • توهم چت جی‌پی‌تی؛ بهتاش داورپناه موسس تپسی نیست!

    توهم چت جی‌پی‌تی؛ بهتاش داورپناه موسس تپسی نیست!

    این روزها وقتی از هوش مصنوعی حرف می‌زنیم، معمولاً منظورمان «مدل زبانی بزرگ» یا «Large Language Model» است. مفهومی در مورد این گونه از هوش مصنوعی وجود دارد به نام «hallucination». سر ترجمه‌ی درست این اصطلاح بحث هست، ولی اگر بخواهم ساده بگویم، یعنی وقتی این هوش مصنوعی دچار توهم می‌شود و اطلاعات غیرواقعی تولید می‌کند.

    نمونه‌ای که من به آن برخورد کردم این است:

    متن توهم چت‌جی‌پی‌تی. هوش مصنوعی می‌گوید بهتاش داورپناه موسس تپسی است. ولی این اشتباه است.

    چت جی‌پی‌تی در توهمش فکر می‌کند من یکی از موسسان تپسی هستم. راستش بدم نمی‌آمد باشم. ولی خوب، نیستم!


    بهتاش داورپناه | شهریور ۱۴۰۳ | غرب تهران

    تاریخ انتشار:

    |

    دسته:

    |

    No comments on توهم چت جی‌پی‌تی؛ بهتاش داورپناه موسس تپسی نیست!
  • فهرست کوتاه دستاوردهای بشر

    فهرست کوتاه دستاوردهای بشر

    اگر چند سال پیش می‌پرسیدند که به نظر تو مهمترین دستاوردهای بشر کدام هستند، یک لیست کوتاه شامل سه مورد داشتم که رو می‌کردم. «موسیقی»، «ریاضیات» و «قصه». چند وقتی هست که موضوع در ذهنم بسط پیدا کرده. و فکر می‌کنم این سه مورد کافی نیستند. باید دو مورد دیگر هم به لیست اضافه بشوند. نه این که در ذهنم تعریف روشنی از اینکه اصلاً این لیست چه مفهومی دارد داشته باشم. موضوع این است که اهمیت مواردی که می‌خواهم اضافه کنم آنقدر برایم برجسته شده که تصور می‌کنم چیزی از سه‌تای قبل کم ندارند. دو مورد تازه «زبان» و «نوشتار» هستند. بنابرین فهرست جدیدم اینها هستند:

    • موسیقی
    • ریاضیات
    • قصه
    • زبان
    • نوشتار

    اول اینکه گاهی به این فکر می‌کنم که آیا باید ترتیبی برایشان تصور کنم یا نه. حتی اوقاتی که به نظرم وجود ترتیب مهم می‌شود هم فکرم به جایی نمی‌رسد، که این اولویت‌بندی چطور باید مشخص شود.

    دوم اینکه پیش آمده به این فکر کنم که شاید باید «زبان» و «نوشتار» و «قصه» را در یک عنوان ادغام کنم و دوباره فهرستم را سه موردی کنم. بعد می‌بینم که «قصه» فارغ از «نوشتار» هم هویت دارد. از طرفی «زبان» لزومی ندارد «قصه» بگوید که اهمیت پیدا کند. از طرف دیگر «نوشتار» در تعریف شخصی من در این فهرست، شامل نوشتار غیر متنی (موسیقی و…) و همینطور تصویر هم می‌شود. به همین خاطر راه درستی برای ادغام پیدا نکرده‌ام.

    اولِ این یادداشت نوشته‌ام «اگر می‌پرسیدند». گاهی انگار دلم می‌خواهد کسی چیزی را بپرسد. شاید چون جای چیزی که می‌خواهم بگویم را پیدا نمی‌کنم. مثلاً نمی‌دانم کجا این فهرست استفاده پیدا می‌کند. انگار می‌خواهم زحمت ربط دادن این موضوع به گفتگو را گردن کسی که سوال می‌پرسد بیاندازم. هر چند گفتگو درباره این شکل موضوعات لذت‌بخش‌تر از مونولوگ است؛ ولی اینطور مواقع، چاردیواری این وبلاگ شخصی می‌شود راهِ دلچسبِ بیرون رفتن از بنبستی که شوقِ صحبت در مورد این فهرست است.


    بهتاش داورپناه | غرب تهران | مرداد ۱۴۰۳

    تاریخ انتشار:

    |

    دسته:

    |

    No comments on فهرست کوتاه دستاوردهای بشر
  • وبسایت اسنپ اکسپرس؛ نسخه‌ی مناسب رایانه

    تا پیش از این هر بار که می‌خواستم با استفاده از اسنپ اکسپرس یا دیجی‌کالاجت چیزی از سوپرمارکت‌های اطراف سفارش بدهم، وقتی از رایانه استفاده می‌کردم، وقتی سایت باز می‌شد یک ستون شبیه صفحه‌ی تلفن همراه باز می‌شد و تمام فضای دورش هدر رفته بوده. اسکرول افقی کار نمی‌کرد، باید روی یک آیتم کلیک می‌کردم و همانطور که دکمه را پایین نگه داشته‌ام، می‌کشیدمش سمت راست که ادای انگشت آدم را درآورده باشم.

    امروز متوجه شدم که اسنپ اکسپرس وبسایتش را به روز کرده و یک نسخه‌ی «آزمایشی» مناسب رایانه در اختیار کاربران گذاشته است. خواستم بگویم برای من بسیار اتفاق مبارکی بود و باعث می‌شود بین دیجی‌کالاجت و اسنپ اکسپرس، به این خاطر که دیجی‌کالاجت همچنان در رایانه هم نسخه‌ی تلفن همراه را نشان می‌دهد، به سمت اسنپ اکسپرس غش کنم!

    لوگوی اسنپ اکسپرس آزمایشی - لوگوی بالای نسخه‌ی رایانه وبسایت

    بهتاش داورپناه | غرب تهران | بهمن ۱۴۰۲

    No comments on وبسایت اسنپ اکسپرس؛ نسخه‌ی مناسب رایانه
  • دیجی‌کالاجت؛ کالای جامانده و هزینه‌ی ارسال مجدد

    دیجیکالاجت عزیز؛ وقتی کالایی از سفارش جا مانده و درخواست پشتیبانی می‌کنیم، شاید خود کالا را لازم داریم، نه برگشت پول به حساب. چرا باید مجبور به تکرار تمام فرایند خرید شویم؟ از طرف دیگر اگر هزینه‌ی کالا را برمی‌گردانید، یک کد ارسال رایگان برای همان کالا هم بفرستید. چرا به خاطر خطایی که در آن تقصیری نداشته‌ایم، باید دوبار هزینه‌ی ارسال بپردازیم؟


    بهتاش داورپناه | غرب تهران | دی ۱۴۰۲

    No comments on دیجی‌کالاجت؛ کالای جامانده و هزینه‌ی ارسال مجدد
  • دیجی‌کالاجت؛ کالای جامانده

    دیجیکالاجت عزیز (و البته گاهی دیجیکلای عزیز)؛ گاهی آدم می‌خواهد یک کالای ضروری بخرد و کنارش چند چیز کوچک و بزرگ دیگر هم اضافه می‌کند که هدف این خرید نبودند ولی به هر دلیلی اضافه شده‌اند. تکرار این اتفاق که سفارش بی وجود کالای اصلی ارسال شده است اصلاً تجربه‌ی خرید خوبی نیست. بهتر این است که اگر کالایی موجود نیست، از مشتری بپرسید در مورد باقی کالاها چه کنید؟


    بهتاش داورپناه | غرب تهران | دی ۱۴۰۲

    No comments on دیجی‌کالاجت؛ کالای جامانده
  • اسنپ اکسپرس

    اسنپ اکسپرس

    اسنپ اکسپرس یک سرویس مربوط به شرکت اسنپ است. با این سرویس می‌توانید از سوپرمارکت‌های اطراف خرید کنید. (وبسایت)

    انتخاب اسم؛ اکسپرس؟ چرا؟

    هنوز نفهمیده‌ام چرا چنین نامی را انتخاب کردند. یعنی این سرویس خیلی سریع‌تر از باقی سرویس‌هایش است؟ نیست که! تاکسی بگیرید زودتر می‌آید. اسنپ‌شاپ سرعتش شبیه همین اکسپرس است.

    «مارکت» چی شد؟

    اسنپ یک سرویس دیگر هم به اسم «اسنپ مارکت» دارد. ولی مخصوص فروشگاه هایپراستار است. اسم «مارکت» را سوخت کرده بودید مجبور شدید یک اسم دیگر روی سرویس «سوپرمارکت» بگذارید؟ زشت شد که!

    نمی‌شد بخش مربوط به هایپراستار بشود «اسنپ هایپر» یا چه می‌دانم «اسنپ استار» یا یک چیزی که هایپراستار هم خوشحال شود، ما را هم بیخود گیج نکنید؟

    مگر اینها غذا نیست، «فود» چی شد؟

    اسنپ شرکت «زودفود» را خرید و تبدیلش کرد به «اسنپ فود». بعد به دلیل تصمیم گرفتند سوپرمارکت با وجود اینکه خوراکی فروشد، قاتی اسنپ فود نباشد. یعنی جدا باشد کلاً. بعد این شاخه بندی عجیب شروع شد که اسنپ اکسپرس زیر مجموعه‌ی مستقیم اسنپ نیست. اسنپ‌فود زیر مجموعه‌ی اسنپ است. بعد توی اسنپ‌فود بخش سوپرمارکت دارد، آن را که می‌زنید، می‌پرسد می‌خواهی بروی «اکسپرس» یا «مارکت». خلاصه اینکه این رابط کاربری می‌تواند الگویی باشد برای اینکه چه کاری را در طراحی رابط کاربری هرگز نباید انجام بدهید.

    قیمت محصولات

    یک محصول را به انتخاب خودتان در اسنپ‌اکسپرس جستجو کنید. هر کس به هر قیمتی که دلش می‌خواهد می‌فروشد. فقط یک چیز مشترک دارند: همه از قیمت درج شده روی کالا و قیمت سوپری محل خودتان گرانتر است. حتی اگر حضوری بروید از خود آن سوپرمارکت خرید کنید، ارزان‌تر حساب می‌کنند. معرفی می‌کنم «اسنپ‌گردنه!» یا «اسنپ‌سرِگردنه».

    در مورد اینکه هزینه‌هایی مثل «خدمات» یا هزینه‌ی بسته‌بندی یا همچین چیزی را هم آخر کار سفارش ناگهان رو می‌کنند که دیگر چیزی نگویم بهتر است.

    تصور صدای مارش نظامی روی طبل، و …. پشتیبانی!

    پیش از این در مطلبی که در مورد کلیت اسنپ نوشتم در مورد پشتیبانی حرف زده بودم. حتی دو تا داستان هم تعریف کردم. انتظار که ندارید باقی داستان‌ها را اینجا بنویسم؟ اگر انتظار داشتید بگویید که بنویسم!

    فقط بگویم که نمی‌دانم این پدیده‌ی «پشتیبانی» در اسنپ چطوری کار می‌کند، ولی پشتیبانی در بخش خوراکی به بدی باقی اسنپ نیست. چرا کل پشتیبانی را یکی نمی‌کنند؟ خیلی فکر عجیبی‌ست که هنوز به ذهنشان نرسیده؟

    بخش پایانی

    در پایان پیشنهاد می‌کنم توی گوگل snapp را جستجو کنید و ببنید که یک «سازمان کشاورزی پایدار» در کانادا به همین نام هست. همینطور یک نوشیدنی الکلی با کلی محصولات. یک سرویس معاملات املاک و … . بعد پیش خودتان، خطاب به من می‌گویید تویی که می‌دانی اسم اصلی شرکت را هم فکر نشده انتخاب کرده‌اند، چرا گیر داده‌ای به اسم‌های فرعی. بعد من آنجا نیستم که مجبور باشم جواب بدهم.


    بهتاش داورپناه | غرب تهران | دی ۱۴۰۲

    No comments on اسنپ اکسپرس
  • اسنپ

    اسنپ

    شرکت اسنپ آنطور که به نظر می‌آید باید یک شرکت ایرانی باشد که تمرکز اصلی کارش روی برنامه‌ای برای مدیریت تاکسی است. راستش در حال حاضر (شنبه ۹ دی ۱۴۰۲) بنده روحم هم خبر ندارد که ساختار مالکیت این شرکت (وبسایت) به چه شکل است. اطلاعات پراکنده توی اینترنت می‌گوید که سهامداران و موسسانش افرادی آلمانی، عرب هستند. از آن طرف ایرانسل (که نصفش آفریقایی‌ست و نصفش ایرانی) هم سهامدار بزرگ این شرکت است.

    در نهایت من نمی‌دانم با این شرایط باید با تعریف «شرکت ایرانی» که توی ذهنم بود چه کنم. به این معنی که شرکت در ایران تاسیس شده و همینجا کار می‌کند، ایرانی هست. ولی گویا مالکیتش مال ایرانی‌ها نیست. بدیهی‌ست که این اصلاً چیز بدی نیست. حتی خیلی مثبت است. اگر افرادی از خارج ایران سرمایه بیاورند و توی ایران شرکت‌های بزرگ راه‌اندازی کند، باعث می‌شود که به قول اقتصاد‌دان‌ها، «کیک اقتصاد» کشور بزرگ شود. کیک که بزرگ می‌شود خود به خود روی سهم هر کدام از ایرانیان از این کیک اثر مثبت می‌گذارد. این همه دکتر و کارآفرین و … یک تکه از این کیک را کندند و با خودشان بردند خارج از کشور، حالا اینکه یکی معکوسش را انجام دهد خیلی هم خوب است.

    «خوب و بد» بودن به کنار، موضوع تعریف من از «شرکت ایرانی» بود. خوب با این شرایط اسنپ (یا هر شرکتی که شرایطی که شرح دادم را دارد) یک شرکت ایرانی است. توضیح اضافی در مورد مالکیتش هم بی‌مورد است.

    نبود انسجام و ساختار روشن

    تصور من به عنوان یک کاربر این است که این شرکت شبیه اختاپوسی شده که پاهایش به شکل خودمختار عمل می‌کنند و راستش تنها چیزی که در این شرکت نمی‌بینم «انسجام» است.

    اسنپ‌پی

    بخش بسیار موفق اسنپ. تنها چسبی که تکه‌های مختلف اسنپ را به هم می‌چسباند. و همینطور تنها دلیل اینکه من هنوز از اسنپ و سرویس‌هایش استفاده می‌کنم.

    اگر این «اسنپ‌پی» نبود، پشتیبانی اسنپ تا الان سر شرکت (بخش غیر تاکسی) را کرده بود زیر آب.

    پشتیبانی اسنپ

    پشتیبانی برای اسنپ قطعاً «پاشنه‌ی آشیل» است. یا «چشم اسفندیار». یا «ضعیف‌ترین حلقه» در زنجیری به نام اسنپ. یا هر چیزی که قرار است سر اسنپ را زیر آب کند. مگر اینکه متوجه بشوند و درستش کنند. چرا متوجه نشوند، این همه آدم دارند می‌گویند دیگر!

    پشتیبانی اسنپ آنقدر بد است که باورنکردنی‌ست. مثال‌های شخصی خود من:

    داستان اول: محصولِ سوراخ شده!

    یک بسته غذای گربه (خارجی و گران‌قیمت) قسطی از اسنپ‌شاپ خریدم. (و بله، بنده غذای گربه‌ام را قسطی می‌خرم، خجالت هم نمی‌کشم.) بسته از دو طرف پاره شده بود و رویش چسب پهن زده بودند. مشخص بود که چسب تازه زده نشده. بازش نکردم. این مراحل بعد است:

    • چندین تماس با پشتیبانی، هر بار حدود ۳۰ دقیقه انتظار تا یکی جوابم را بدهد.
    • یک پشتیبان در نهایت قول پیگیری داد. ولی هیچ پیگیری در کار نبود.
    • با فروشنده مستقیم تماس گرفتم. گفت به ما ربطی ندارد، با پشتیبانی تماس بگیرید.
    • دوباره روند تماس‌های با انتظار نیم ساعته تکرار شد.
    • بالاخره یک پشتیبان دیگر گردن گرفت و گفت پیگیری می‌کند.
    • باز هیچ اتفاقی نیوفتاد.
    • سر ماه قسط دوم را دادم. باز نیامدند ببرند.
    • باز کوه قاف پشتیبانی را بالا رفتم و گفتند پیگیری می‌کنند.
    • قسط سوم را دادم. چون اگر نمی‌دادم، اسمم را به عنوان بدهکار بانکی به بانک مرکزی می‌فرستادند.
    • قسط چهارم را دادم. باز از ترس ثبت به عنوان بدهکار در بانک مرکزی. زورشان می‌رسد. چه کنم؟
    • الان چند ماه می‌گذرد. محصول مورد نظر به همان شکل در بسته‌بندی، الان جلوی چشمم گوشه‌ی اتاق است. نمی‌دانم کِی تاریخ مصرفش می‌گذرد.

    داستان دوم: خرید رو نمی‌فرستیم، ولی تو قسط را پرداخت کن

    یک محصول دیگر از سایتی که اسنپ معرفی کرده بود از درگاه اسنپ‌پی استفاده می‌کرد خریدم. ۴ شهریور ۱۴۰۲ بود. من ساده فکر می‌کردم که اسنپ یک مسئولیتی در قبال کسی که از شرکت درگاه می‌گیرید می‌پذیرند.

    • توی سایت زد که برایت فرستادیم و کد پیگیری پستی داد. که سایت اداره پست می‌گفت این کد رزرو شده فقط. چیزی تحویل ندادن به ما.
    • یک هفته گذشت.
    • تلفن توی سایت جواب نمی‌داد.
    • شماره موبایل توی سایت جواب نمی‌داد.
    • آدرس ایمیل توی سایت الکی بود. وقتی ایمیل می‌دادید، سرورشان به جیمیل جواب می‌داد که ما همچین آدرس ایمیلی نداریم.
    • کوه قاف پشتیبانی اسنپ را بالا رفتم. گفت به ما ربطی ندارد، با خودشان تماس بگیر.
    • باقیش دیگر مهم نیست. موضوع این جواب پشتیبانی اسنپ بود. ولی اگر برایتان مهم است بدانید بعدش چه شد، این شد: با جستجو در اینترنت شرکت مالک سایت فروشگاه را پیدا کردم، تلفن روابط عمومی شرکت را پیدا کردم. باهاشان تماس گرفتم. آنها هم گفتند به آنها مربوط نیست و با خود سایت تماس بگیرم. آنقدر گیر دادم که وصلم کردند به مدیرشان و قول پیگیری داد. ولی هیچ. باز همین روند قول پیگیری تکرار شد. باز هیچ. خسته و کلافه رها کردم. هفته‌ی آخر شهریور خود سایت فروشگاه محصول رو بالاخره به پست تحویل دادند و یک هفته بعدش رسید به دست من.

    داستان‌های دیگر

    همه را اینجا بگویم که فایده ندارد. باید یک بخش «داستان‌های پشتیبانی اسنپ» توی وبلاگ ایجاد کنم.  


    بهتاش داورپناه | غرب تهران | دی ۱۴۰۲

    No comments on اسنپ
  • بایوکیل؛ حشره‌کش رازی

    وبسایت شرکت شیمیایی رازی در مورد بایوکیل می‌گوید:

    حشره‌کش بایوکیل رازی، یک سپرمحافظتی قوی و از بین برنده طیف وسیعی از حشرات پرنده و خزنده می‌باشد. این سپرمحافظتی با ماندگاری طولانی و تاثیر ۲۸ روزه خود قابل استفاده در حمام، سرویس بهداشتی، آشپزخانه، اتاق، کمد، مبلمان و پرده و… است. بایوکیل دوستدار انسان و حیوانات است و برای آنها بی‌ضرر می‌باشد. بایوکیل لکه از خود باقی نمی‌گذارد و ایجاد حساسیت پوستی و تنفسی نمی‌‌کند.

    وبسایت محصول

    به نظرتان زیبا نیست؟

    حشره‌کش بایوکیل رازی - بی‌خطر برای حیوانات

    توضیح اضافه: همانطور که احتمالاً می‌دانید ۲ تا گربه دارم و مدتهاست با مورچه‌هایی که به غذایشان حمله می‌کنند درگیرم. پیش از این فقط چسب‌های شرکت رازی را می‌شناختم. این یکی هم اگر کار کند شبیه چسب من را به شرکتشان می‌چسباند.


    بهتاش داورپناه | غرب تهران | دی ۱۴۰۲

    No comments on بایوکیل؛ حشره‌کش رازی
  • چرا پاسارگاد از ویپاد الکترونیک‌تر است؟

    چرا ویپاد هیچ راهی برای دریافت الکترونیکی رمز دوم ندارد؟ تنها راه ارسال رمز با پیامک (SMS) است. این در حالی‌ست که خود بانک پاسارگاد که مالک ویپاد است، امکان دریافت رمز دوم را در برنامه‌ی موبایل بانکش دارد. خیلی سال هم هست که دارد. هر دو برنامه را هم داتین می‌سازد.

    اگر لازم است بگویم که بلوبانک هم به عنوان رقیب اصلی ویپاد این امکان را دارد.


    بهتاش داورپناه | غرب تهران | دی ۱۴۰۲

    No comments on چرا پاسارگاد از ویپاد الکترونیک‌تر است؟