behtosh.com

وبلاگ شخصی (غیر کاری) بهتاش داورپناه

  • ناخن‌گیر بهتر

    ناخن‌گیر بهتر

    خلاصه اینکه یک ناخن‌گیر بهتر خریده‌ام و خواستم به شما هم پیشنهادش کنم.

    مشکلات کوچکی در زندگی هست که راه‌حل‌های کوچکی هم دارند. ولی به خاطر همین کوچک بودن، هیچ‌وقت به آنها نمی‌پردازیم. مشکلات اصلی امان نمی‌دهند. پس فقط تحملشان می‌کنیم. اینکه گاهی یکی از این مشکلات را حل کنیم، کیفیت زندگی‌مان را به اندازه‌ی خیلی کمی افزایش می‌دهد. ولی همین که حس می‌کنیم هوشمندانه در حال حرکت رو به بهبود هستیم حس خوبی دارد و باعث می‌شود با انرژی بیشتری درگیر مشکلات اصلی شویم.

    مشکل کوچکی که این بار در موردش حرف می‌زنم این است که وقتی ناخن‌هایمان را کوتاه می‌کنیم، از ناخن‌گیر بیرون می‌پرند و در فضای اتاق پرواز می‌کنند! حالا باید بگردیم و پیدایشان کنیم. وگرنه همیشه می‌دانیم که یک تکه ناخن گم شده در اتاق رها شده.

    راه حل این مشکل هم مثل خود مشکل کوچک است و با یک خرید کوچک حل می‌شود. یک ناخن‌گیر پیدا کردم که یک پوشش پلاستیکی دورش دارد که جلوی پرواز ناخن‌ها را می‌گیرد. طراحی‌اش هم شکیل است و حس بدی به آن ندارم. پیشنهاد می‌کنم شما هم امتحانش کنید.

    تاریخ انتشار:

    |

    دسته:

    |

    No comments on ناخن‌گیر بهتر
  • بازگشت به دولینگو

    بازگشت به دولینگو

    پیش از این نظرم را در مورد فهرست کوتاه دستاوردهای بشر نوشته بودم. یکی از موارد پنجگانه‌ای که در موردش نوشته بودم، نوشتار بود. ساده‌ترین نوع نوشتار، نوشتن کلام است. همین چیزی که حالا در حال خواندنش هستید.

    از وقتی که بچه بودم روزی هزار بار در مورد اهمیت مطالعه شنیده بودم. پیش‌تر یادداشت کوتاهی هم در مورد خطر دشمنی با کتاب نوشته بودم. اهمیت مطالعه موضوعی‌ست که تا تجربه‌اش نکنید، باورش نمی‌کنید. به نظر می‌آید موضوع برای اینکه واقعی باشد زیادی خوب است. ولی وقتی یک روز دیدید که دریافت اطلاعات همه چیز زندگی‌تان را عوض کرده است، به موضوع ایمان می‌آورید. تا آن روز من هر چه بگویم آب در هاون کوبیدن است. همانطور که برای من گفتنهای بقیه بی‌فایده بود.

    متاسفانه حجم کتاب‌های موجود در زبان فارسی به نسبت زبان انگلیسی کم است. مواردی هم که ترجمه شده‌اند، جز کارهای چند مترجم شاخص، حق مطلب را ادا نمی‌کنند و گاهی حتی باعث بیراهه رفتن می‌شوند. نظر شخصی من این است که شرایط در حال حاضر اینطور است و تنها راه چاره مطالعه به زبان انگلیسی یا زبان دیگری‌ست. بدیهی‌ست که امیدوارم روزی این شرایط عوض شود و بتوانیم منابع را به زبان شیرین فارسی بخوانیم. ولی تا آن روز، چاره‌ی دیگری نداریم.

    امروز می‌خواهم در مورد یکی از بهترین راه‌هایی که برای بهبود وضعیت دانشم از زبان انگلیسی (و زبان‌های دیگر) پیدا کرده‌ام حرف بزنم. بعید نیست که اسم برنامه‌ی دوُلینگو (وبسایت Duolingo) را شنیده باشید. خلاصه این که یک برنامه‌ی تلفن‌های همراه آیفون و اندروید است که با ساختاری شبیه بازی، زبان آموزش می‌دهد1.

    اضافه شدن زبان انگلیسی

    آخرین باری که به این برنامه سر زده بودم، زبان‌های مختلف را به واسطه‌ی زبان انگلیسی درس می‌داد. اگر می‌خواستید خود زبان انگلیسی را یاد بگیرید باید از زبان دیگری به عنوان واسطه استفاده می‌کردید. متاسفانه آن موقع و البته هنوز هم، دولینگو زبان فارسی را پشتیبانی نمی‌کند. زبان‌های دیگرش را هم که حتی کمتر از انگلیسی می‌دانم. پس راهی برای یاد گرفتن انگلیسی نداشتم.

    این بار که سراغ برنامه رفتم، متوجه شدم که آموزش بی واسطه‌ی زبان انگلیسی را اضافه کرده است و این برای امثال من خبر خوبی بود.

    سوپر دولینگو

    این برنامه در حالت عادی رایگان است و دسترسی به همه‌ی زبان‌ها و درسهایش در حالت رایگان فراهم است. ولی کاربر رایگان مرتب و بعد از هر درس با تبلیغات بمباران می‌شود. فارغ از وقتی که تلف می‌شود، انگیزه‌ی ادامه‌ی کار را هم از من می‌گیرد.

    به همین خاطر تصمیم گرفتم دنبال راهی بگردم برای اینکه نسخه‌ی پرداختی برنامه که نامش «سوپر دولینگو» است را به دست بیاورم. بهترین گزینه‌ای که پیدا کردم سایتی به نام «پارس‌پریمیم» (لینک سایت) بود. هم قیمتش خوب بود و هم به سرعت نسخه‌ی پرداختنی را روی حساب کاربری‌ام فعال کرد.

    به این شکل که به آدرس ایمیل من یک دعوتنامه ارسال کرد که با کلیک کردن روی آن، در سایت خود دولینگو به فهرستی اضافه می‌شوید و تمام. یعنی سایت حتی نام کاربری و پسورد شما را هم نمی‌گیرد.

    فقط این را بگویم که حذف تبلیغات و همینطور محدودیت ۵ اشتباه در روز، خیلی تجربه‌ی شما از این برنامه را تغییر می‌دهد. هزینه‌ی ماهانه سرویس پرداختنی هم در مقایسه با چیزی مثل شهریه‌ی حتی یک جلسه کلاس زبان2، اصلاً به چشم نمی‌آید. پیشنهاد می‌کنم یک ماه امتحانش کنید.


    1 البته بخشی از این آموزش‌ها در وبسایت برنامه هم قابل دسترسی است.

    2 منظورم تنها مقایسه‌ی هزینه‌است. وگرنه فکر می‌کنم بیشتر آدم‌ها با کلاس حضوری بهتر یاد می‌گیرند.

    تاریخ انتشار:

    |

    دسته:

    |

    No comments on بازگشت به دولینگو
  • غذای تقلبی گربه

    غذای تقلبی گربه

    چند سالی هست که به گفته‌ی فروشندگان و دامپزشکان و صاحبان حیوانات خانگی، بازار پر شده‌است از غذای تقلبی گربه. با مارک‌های گران‌قیمتی شبیه «رویال کنین» شروع شد و حالا گویا به غذاهای ارزانتر مثل «رفلکس» ترکیه‌ای هم رسیده است.

    از طرفی به گفته‌ی همان افراد، غذاهای تولید داخل هم به شدت بی‌کیفیت هستند و سلامت حیوانات بی‌زبان را به خطر می‌اندازند. اولین موردی که در اینطور مواقع به آن اشاره می‌شود، ایجاد مشکل کلیوی و در نتیجه مرگ گربه است.

    اولین سوال مربوط به متقلبان است. موجودی بی‌گناه‌تر از گربه پیدا نکردند که جانش را برای افزایش مال به خطر بیندازند؟ شاید هم موضوع این است که به خاطر خلا قانونی در مورد حیوانات خانگی و سرنوشتشان، بی‌خطرترین نوع تقلب باشد.

    دومین سوال مربوط به مسئولان اقتصادی کشور است. چرا نظارتی به تولیدات داخلی نیست؟ بدیهی‌ست که کسی که حیوان خانگی دارد، در حد توان مالی‌اش بهترین غذای ممکن را تهیه می‌کند. چرا کسی نگران حجم ارزی که از کشور خارج می‌شود نیست؟ لازم نیست دفتر و دستک جدا راه بیوفتد، همان سازمان‌هایی که به تولیدات خوراکی انسان‌ها نظارت می‌کنند، می‌توانند به این تولیدات هم نظارت کنند تا مشکلات موجود رفع شود.

    ممکن است بگویید که همان بهتر که حواس مسئولان نیست. وگرنه روی غذای گربه هم مالیات ورود به کشور (گمرک) وضع می‌کنند و سخت می‌گیرند و شرایط را از چیزی که هست بدتر می‌کنند. از طرف دیگر تولیدکنندگان داخلی می‌شوند مثل ایران‌خودرو و کنترل کیفیت به خاطر ممنوعیت ورود محصولات خارجی بیشتر فراموش می‌شود. فکر می‌کنم با توجه به اینکه شرکت‌های تولید کننده مواد غذایی انسان موجود در کشورمان وضعشان اصلاً به بدی ایران‌خودرو نیست، آنها می‌توانند وارد شوند و غذای با کیفیت تولید کنند. در مورد گمرک هم اینکه هر چه قیمت بالاتر برود متاسفانه انگیزه‌ی متقلبان هم بیشتر می‌شود.

    چشمم آب نمی‌خورد که سازوکاری مثل چیزی که خارج از ایران وجود دارد به این زودی‌ها قابل اجرا باشد. ولی کاش بشود فکری کرد.

    تاریخ انتشار:

    |

    دسته:

    |

    No comments on غذای تقلبی گربه
  • چرا اینطوری می‌گوییم «دریل»؟

    چرا اینطوری می‌گوییم «دریل»؟

    چرا کلمه‌ی «دریل» را در فارسی اینطوری تلفظ می‌کنیم؟ تا جایی که می‌دانم در انگلیسی به این ابزار «Drill» می‌گویند. یعنی «ی» را شبیه «گوریل» تلفظ می‌کنند. ولی ما با «یِ کشیده» تلفظش می‌کنیم؛ چیزی مثل Dereyl. شبیه «ی» در کلمه‌ی «میمون».

    تصور کنید روز اول کسی به قصد خواندن با «i» (مثل گوریل) اسم این ابزار را با حروف فارسی نوشته بوده، بعد به اشتباه با «y» (مثل میمون) خوانده شده و همینطوری مانده و عادت کرده‌ایم. دلم نمی‌خواهد فکر کنم این قصه حقیقت ماجراست. امیدوارم راستش این باشد که در یک زبان دیگر اینطوری تلفظ می‌شده و ما هم از آنها یادگرفته‌ایم. در جهت این امید، یک جستجو در زبان فرانسه و آلمانی کردم و به جایی نرسیدم. لطفاً اگر شما می‌دانید چطور اینطوری شده، به من هم بگویید.


    بهتاش داورپناه | غرب تهران | شهریور ۱۴۰۳

    تاریخ انتشار:

    |

    دسته: ,

    |

    No comments on چرا اینطوری می‌گوییم «دریل»؟
  • توهم چت جی‌پی‌تی؛ بهتاش داورپناه موسس تپسی نیست!

    توهم چت جی‌پی‌تی؛ بهتاش داورپناه موسس تپسی نیست!

    این روزها وقتی از هوش مصنوعی حرف می‌زنیم، معمولاً منظورمان «مدل زبانی بزرگ» یا «Large Language Model» است. مفهومی در مورد این گونه از هوش مصنوعی وجود دارد به نام «hallucination». سر ترجمه‌ی درست این اصطلاح بحث هست، ولی اگر بخواهم ساده بگویم، یعنی وقتی این هوش مصنوعی دچار توهم می‌شود و اطلاعات غیرواقعی تولید می‌کند.

    نمونه‌ای که من به آن برخورد کردم این است:

    متن توهم چت‌جی‌پی‌تی. هوش مصنوعی می‌گوید بهتاش داورپناه موسس تپسی است. ولی این اشتباه است.

    چت جی‌پی‌تی در توهمش فکر می‌کند من یکی از موسسان تپسی هستم. راستش بدم نمی‌آمد باشم. ولی خوب، نیستم!


    بهتاش داورپناه | شهریور ۱۴۰۳ | غرب تهران

    تاریخ انتشار:

    |

    دسته:

    |

    No comments on توهم چت جی‌پی‌تی؛ بهتاش داورپناه موسس تپسی نیست!
  • فهرست کوتاه دستاوردهای بشر

    فهرست کوتاه دستاوردهای بشر

    اگر چند سال پیش می‌پرسیدند که به نظر تو مهمترین دستاوردهای بشر کدام هستند، یک لیست کوتاه شامل سه مورد داشتم که رو می‌کردم. «موسیقی»، «ریاضیات» و «قصه». چند وقتی هست که موضوع در ذهنم بسط پیدا کرده. و فکر می‌کنم این سه مورد کافی نیستند. باید دو مورد دیگر هم به لیست اضافه بشوند. نه این که در ذهنم تعریف روشنی از اینکه اصلاً این لیست چه مفهومی دارد داشته باشم. موضوع این است که اهمیت مواردی که می‌خواهم اضافه کنم آنقدر برایم برجسته شده که تصور می‌کنم چیزی از سه‌تای قبل کم ندارند. دو مورد تازه «زبان» و «نوشتار» هستند. بنابرین فهرست جدیدم اینها هستند:

    • موسیقی
    • ریاضیات
    • قصه
    • زبان
    • نوشتار

    اول اینکه گاهی به این فکر می‌کنم که آیا باید ترتیبی برایشان تصور کنم یا نه. حتی اوقاتی که به نظرم وجود ترتیب مهم می‌شود هم فکرم به جایی نمی‌رسد، که این اولویت‌بندی چطور باید مشخص شود.

    دوم اینکه پیش آمده به این فکر کنم که شاید باید «زبان» و «نوشتار» و «قصه» را در یک عنوان ادغام کنم و دوباره فهرستم را سه موردی کنم. بعد می‌بینم که «قصه» فارغ از «نوشتار» هم هویت دارد. از طرفی «زبان» لزومی ندارد «قصه» بگوید که اهمیت پیدا کند. از طرف دیگر «نوشتار» در تعریف شخصی من در این فهرست، شامل نوشتار غیر متنی (موسیقی و…) و همینطور تصویر هم می‌شود. به همین خاطر راه درستی برای ادغام پیدا نکرده‌ام.

    اولِ این یادداشت نوشته‌ام «اگر می‌پرسیدند». گاهی انگار دلم می‌خواهد کسی چیزی را بپرسد. شاید چون جای چیزی که می‌خواهم بگویم را پیدا نمی‌کنم. مثلاً نمی‌دانم کجا این فهرست استفاده پیدا می‌کند. انگار می‌خواهم زحمت ربط دادن این موضوع به گفتگو را گردن کسی که سوال می‌پرسد بیاندازم. هر چند گفتگو درباره این شکل موضوعات لذت‌بخش‌تر از مونولوگ است؛ ولی اینطور مواقع، چاردیواری این وبلاگ شخصی می‌شود راهِ دلچسبِ بیرون رفتن از بنبستی که شوقِ صحبت در مورد این فهرست است.


    بهتاش داورپناه | غرب تهران | مرداد ۱۴۰۳

    تاریخ انتشار:

    |

    دسته:

    |

    No comments on فهرست کوتاه دستاوردهای بشر
  • وبسایت اسنپ اکسپرس؛ نسخه‌ی مناسب رایانه

    تا پیش از این هر بار که می‌خواستم با استفاده از اسنپ اکسپرس یا دیجی‌کالاجت چیزی از سوپرمارکت‌های اطراف سفارش بدهم، وقتی از رایانه استفاده می‌کردم، وقتی سایت باز می‌شد یک ستون شبیه صفحه‌ی تلفن همراه باز می‌شد و تمام فضای دورش هدر رفته بوده. اسکرول افقی کار نمی‌کرد، باید روی یک آیتم کلیک می‌کردم و همانطور که دکمه را پایین نگه داشته‌ام، می‌کشیدمش سمت راست که ادای انگشت آدم را درآورده باشم.

    امروز متوجه شدم که اسنپ اکسپرس وبسایتش را به روز کرده و یک نسخه‌ی «آزمایشی» مناسب رایانه در اختیار کاربران گذاشته است. خواستم بگویم برای من بسیار اتفاق مبارکی بود و باعث می‌شود بین دیجی‌کالاجت و اسنپ اکسپرس، به این خاطر که دیجی‌کالاجت همچنان در رایانه هم نسخه‌ی تلفن همراه را نشان می‌دهد، به سمت اسنپ اکسپرس غش کنم!

    لوگوی اسنپ اکسپرس آزمایشی - لوگوی بالای نسخه‌ی رایانه وبسایت

    بهتاش داورپناه | غرب تهران | بهمن ۱۴۰۲

    No comments on وبسایت اسنپ اکسپرس؛ نسخه‌ی مناسب رایانه
  • دیجی‌کالاجت؛ کالای جامانده و هزینه‌ی ارسال مجدد

    دیجیکالاجت عزیز؛ وقتی کالایی از سفارش جا مانده و درخواست پشتیبانی می‌کنیم، شاید خود کالا را لازم داریم، نه برگشت پول به حساب. چرا باید مجبور به تکرار تمام فرایند خرید شویم؟ از طرف دیگر اگر هزینه‌ی کالا را برمی‌گردانید، یک کد ارسال رایگان برای همان کالا هم بفرستید. چرا به خاطر خطایی که در آن تقصیری نداشته‌ایم، باید دوبار هزینه‌ی ارسال بپردازیم؟


    بهتاش داورپناه | غرب تهران | دی ۱۴۰۲

    No comments on دیجی‌کالاجت؛ کالای جامانده و هزینه‌ی ارسال مجدد
  • دیجی‌کالاجت؛ کالای جامانده

    دیجیکالاجت عزیز (و البته گاهی دیجیکلای عزیز)؛ گاهی آدم می‌خواهد یک کالای ضروری بخرد و کنارش چند چیز کوچک و بزرگ دیگر هم اضافه می‌کند که هدف این خرید نبودند ولی به هر دلیلی اضافه شده‌اند. تکرار این اتفاق که سفارش بی وجود کالای اصلی ارسال شده است اصلاً تجربه‌ی خرید خوبی نیست. بهتر این است که اگر کالایی موجود نیست، از مشتری بپرسید در مورد باقی کالاها چه کنید؟


    بهتاش داورپناه | غرب تهران | دی ۱۴۰۲

    No comments on دیجی‌کالاجت؛ کالای جامانده
  • اسنپ اکسپرس

    اسنپ اکسپرس

    اسنپ اکسپرس یک سرویس مربوط به شرکت اسنپ است. با این سرویس می‌توانید از سوپرمارکت‌های اطراف خرید کنید. (وبسایت)

    انتخاب اسم؛ اکسپرس؟ چرا؟

    هنوز نفهمیده‌ام چرا چنین نامی را انتخاب کردند. یعنی این سرویس خیلی سریع‌تر از باقی سرویس‌هایش است؟ نیست که! تاکسی بگیرید زودتر می‌آید. اسنپ‌شاپ سرعتش شبیه همین اکسپرس است.

    «مارکت» چی شد؟

    اسنپ یک سرویس دیگر هم به اسم «اسنپ مارکت» دارد. ولی مخصوص فروشگاه هایپراستار است. اسم «مارکت» را سوخت کرده بودید مجبور شدید یک اسم دیگر روی سرویس «سوپرمارکت» بگذارید؟ زشت شد که!

    نمی‌شد بخش مربوط به هایپراستار بشود «اسنپ هایپر» یا چه می‌دانم «اسنپ استار» یا یک چیزی که هایپراستار هم خوشحال شود، ما را هم بیخود گیج نکنید؟

    مگر اینها غذا نیست، «فود» چی شد؟

    اسنپ شرکت «زودفود» را خرید و تبدیلش کرد به «اسنپ فود». بعد به دلیل تصمیم گرفتند سوپرمارکت با وجود اینکه خوراکی فروشد، قاتی اسنپ فود نباشد. یعنی جدا باشد کلاً. بعد این شاخه بندی عجیب شروع شد که اسنپ اکسپرس زیر مجموعه‌ی مستقیم اسنپ نیست. اسنپ‌فود زیر مجموعه‌ی اسنپ است. بعد توی اسنپ‌فود بخش سوپرمارکت دارد، آن را که می‌زنید، می‌پرسد می‌خواهی بروی «اکسپرس» یا «مارکت». خلاصه اینکه این رابط کاربری می‌تواند الگویی باشد برای اینکه چه کاری را در طراحی رابط کاربری هرگز نباید انجام بدهید.

    قیمت محصولات

    یک محصول را به انتخاب خودتان در اسنپ‌اکسپرس جستجو کنید. هر کس به هر قیمتی که دلش می‌خواهد می‌فروشد. فقط یک چیز مشترک دارند: همه از قیمت درج شده روی کالا و قیمت سوپری محل خودتان گرانتر است. حتی اگر حضوری بروید از خود آن سوپرمارکت خرید کنید، ارزان‌تر حساب می‌کنند. معرفی می‌کنم «اسنپ‌گردنه!» یا «اسنپ‌سرِگردنه».

    در مورد اینکه هزینه‌هایی مثل «خدمات» یا هزینه‌ی بسته‌بندی یا همچین چیزی را هم آخر کار سفارش ناگهان رو می‌کنند که دیگر چیزی نگویم بهتر است.

    تصور صدای مارش نظامی روی طبل، و …. پشتیبانی!

    پیش از این در مطلبی که در مورد کلیت اسنپ نوشتم در مورد پشتیبانی حرف زده بودم. حتی دو تا داستان هم تعریف کردم. انتظار که ندارید باقی داستان‌ها را اینجا بنویسم؟ اگر انتظار داشتید بگویید که بنویسم!

    فقط بگویم که نمی‌دانم این پدیده‌ی «پشتیبانی» در اسنپ چطوری کار می‌کند، ولی پشتیبانی در بخش خوراکی به بدی باقی اسنپ نیست. چرا کل پشتیبانی را یکی نمی‌کنند؟ خیلی فکر عجیبی‌ست که هنوز به ذهنشان نرسیده؟

    بخش پایانی

    در پایان پیشنهاد می‌کنم توی گوگل snapp را جستجو کنید و ببنید که یک «سازمان کشاورزی پایدار» در کانادا به همین نام هست. همینطور یک نوشیدنی الکلی با کلی محصولات. یک سرویس معاملات املاک و … . بعد پیش خودتان، خطاب به من می‌گویید تویی که می‌دانی اسم اصلی شرکت را هم فکر نشده انتخاب کرده‌اند، چرا گیر داده‌ای به اسم‌های فرعی. بعد من آنجا نیستم که مجبور باشم جواب بدهم.


    بهتاش داورپناه | غرب تهران | دی ۱۴۰۲

    No comments on اسنپ اکسپرس